۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

ادغام بسيج و نيروی زمينی سپاه تحت نام جديد «نيروی مقاومت زمينی سپاه پاسداران

ادغام بسیج و سپاه به منظور سرکوب بیشتر مر دم



خبرگزاری مهر خبر داده است که به زودی نيروی مقاومت بسيج و نيروی زمينی سپاه در هم ادغام می شوند. بر اساس اين خبر که در مطبوعات ايران نيز انعکاس يافته سازمان جديد نيروی مقاومت زمينی سپاه ناميده خواهدشد. هدف از اين طرح هماهنگی سازمانی بيشتر دو نيرو و مقابله با تهديدات داخلی عنوان شده است. اين در حالی است که در مهر ماه سال گذشته نيز فرماندهی نيروی مقاومت بسيج و سپاه در هم ادغام شدند و فرماندهی آن به حجت الاسلام طائب سپرده شد. سپا ه پاسداران انقلاب اسلامی که اکنون به گفته بسياری از ناظران در مرکز تحولات و تصميم گيرهای سياسی جمهوری اسلامی قرار دارد محصول تفکر انقلابيون جوان پيرو آيت الله خمينی است که معتقد بودند در صورت ضرورت برای مبارزه بارژيم شاه بايد به جنگ مسلحانه روی اورد. اما سرعت تحولات آنان را به اين نتيجه رساند که در برابر ارتش بايد يک نيروی نظامی قابل اعتماد در اختيار داشته باشند تا با تهديد های داخلی مقابله کنند. سپاه اما با يک فرصت تاريخی هم روبرو شد.هنگامی که در سال ١٣٥٩ ارتش صدام حسين به ايران حمله کرد عضو گيری و گسترش منابع تسليحاتی آن مدنظر قرار گرفت به نحوی که حتی صاحب يک وزارتخانه هم شد. وزارت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که وزيرش محسن رفيق دوست بود و تا زمان انحلال آن در سال های پس از جنگ اين سمت را در اختيار داشت. سپاه پاسداران به گفته فرماندهانش در دوره جنگ و به منظور کسب جايگاه برابر با ارتشی که بازمانده رژيم گذشته تلقی می شد به يک نيروی نظامی مشابه ارتش تبديل شد با سه نيروی زمينی، هوايی و دريايی. پايان جنگ با عراق که از نظر بسياری از سپاهيان بر آيت الله خمينی تحميل شد در داخل اين نيرو با موجی از انتقاد همراه بود، به همين دليل پس از در گذشت او در سال ٦٨ اولين اقدام کاهش حوزه اختيارات و تعريف روابط سازمانی برای سپاه بود. پس از انحلال وزارت سپاه دومين اقدام طرح اعطای درجه نظامی بر مبنای تحصيلات و مدت حضور در جنگ بود که بسياری را از رسيدن به رده های بالا محروم می کرد و ناگزيرشان می کرد سپاه را به مقصد کسب مديريت در وزارتخانه های ديگر ترک کنند. در واقع مديران برآمده از سپاه محصول ريزش نيرو در اين دوره بود. اما بخش ديگری هم در سپاه وجود داشت که فکر می کرد بايد به نيروهای انقلابی در جهان کمک کند. اينان سپاه قدس را بنيانگذاری کردند هرچند امروز اين نيرو در جهان به دليل عمليات گسترده نظامی شناخته شده است ولی اطلاعات روشنی از ساختار سازمانی آن وجود ندارد. تحولات در سپاه در دهه ٧٠هنگامی به اوج رسيد که اين نيروی نظامی وارد عرصه های اقتصادی شد و مديريت بسياری از طرح های عمرانی را به عهده گرفت. در همين اثنا سردار سرلشگر محسن رضايی فرمانده با سابقه سپاه نيز کنار گذاشته شد تا دوران جديد با سردار سرلشگر رحيم صفوی آغاز شود. اين دوران ده ساله را بسياری عصر تسخير همه حوزه های مديريتی به ويژه سياسی سپاه ناميده اند. اما هنگامی که دو سال پيش سردار محمد علی جعفری جانشين رحيم صفوی شد، اعلام کرد که برای تغييرات سازمانی به اين مسئوليت گمارده شده است. او ابتدا فرماندهی نيروی مقاومت بسيج و بسيج سپاه را درهم ادغام کرد و سپس وضعيت استقرار نيروها بر مبنای منطقه کشوری را به استانی با اختيارات کامل تصميم گيری در محل تغيير داد تا اکنون سپاه دارای ٣١ سپاه استانی باشد.اما اين جديدترين تغيير، زمانی اعلام می شود که سردار جعفری اعتقادی راسخ به حضور سپاه در صحنه دارد و نه تنها موافق دخالت نظاميان در سياست است بلکه منتقدان را نيز ضد انقلاب می داند. او تنها يک روز پيش از اعلام اين خبر در گردهمايی دانشجويان بسيجی گفته بود که برای مقابله با تهديدها نبايد منتظر دستور مقام مافوق باشند. اکنون به نظر می رسد نيروی جديد که مقاومت زمينی سپاه پاسداران ناميده خواهد شد مسئوليت مستقيم مقابله با مخالفان داخلی را به عهده خواهد داشت و در واقع ازاين پس نيروی زمينی سپاه به نام بسيج می تواند در خيابان ها حضور پيدا کند و به سرکوب معترضان بپردازد. سياستی که اگر پيش از اين به طور غير رسمی اجرا می شد اکنون به يک سياست رسمی تبديل خواهد شد و مخالفان نيز با يک نيروی نظامی سر و کار خواهند داشت



هیچ نظری موجود نیست: